۱۳۹۱ آبان ۲۸, یکشنبه

آرگو و یاد آن روزها

در پاسخ به بهنود نوشتم:
وقتی جناب بهنود خودش نوشته " کسی گمان نداشت که فروکشیدن همین هیجان چقدر هزینه دارد، چند جان، چقدر ویرانی و ... بگذریم . هی به خودم گفتم فیلم است بابا ... اما آیا ما هم فیلم بودیم ؟" دیگر جایی برای چانه زنی نگذاشته است. گوش نمی شنید. چشم نمی دید. زبان به گونه دیگر نمی چرخید. قلم مرکب تمام کرده بود. بهنود که خودش گفته " آیا ما هم فیلم بودیم" دیگر سبک قلم که سهل است.... بگذریم. این کلیپ کوتاه را ببینید از برتراند راسل که مثل نوشدارو انسان را آرام می کند هر چند بعد از مرگ سهراب! و ندا! و ... و ستار! و ... ولی خیلی ها هنوز زنده اند. وقتی آرام شدیم بعد ببینیم چه باید کرد:

آرگو؛ بهترین فیلم بدی که می‌شد ساخت: امید حبیبی نیا منتقد فیلم و پژوهشگر ارتباطات سیاسی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر