۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

در این 25 سال

در پاسخ به مطلب مسعود بهنود نوشتم
از موضوع خبررسانی و اینترنت و موبایل که بگذریم ( هرچند به نظر میرسد اصل موضوع همان است )یک چیز خوب نیست. اصلاً هم خوب نیست. احساسی که نسبت به محمد مورسی دارم را می گویم. اصلاً احساس خوبی نیست. ای کاش اصلاً نمی آمد و این حرف ها را نمی زد. یا مثلاً معاونی، فرستاده ای یا پیامی میفرستاد. تصور میکنم کسی که به مترجم گفته به جای سوریه بگو بحرین ( مگر اینکه باور کنیم این حرکت خودجوش بوده) حتماً پیش بینی کرده آقای مورسی اعتراض نخواهد کرد چون اگر هم اعتراض کند و بگوید من از بحرین سخنی نگفتم این پرسش پیش می آید که چرا از بحرین چیزی نگفته ای؟ مگر معترضینی که در بحرین کشته یا زندانی و محکوم شده اند مسلمان یا حداقل انسان نبوده اند؟  ولی چیزی که من خوشم نیامد این نبود. این که احساس کردم به من به عنوان یک ایرانی توهین شده است، ناراحتم کرد. البته سهم مورسی از این توهین صد در صد نیست ولی به هر حال در آن سهیم است.
اما در مورد خبررسانی و اینترنت و موبایل یک نکته ظریف هست که قبلاً هم گفته ام و آن تعصب و پیش داوری است. چطور است که همین شبکه بزرگ و پیشرفته خبررسانی کاری کرده که آقای بهنود می گوید:
" ... و نگاه کنید که ندانستن  تغییر جهان و تاثیر اینترنت و انفجار انفورماتیک با دولت ایران چه کرد و در اثر بدکاری اینان چه تصور و تصویری از ایرانیان در ذهن محمد مرسی اسلامگرا  کاشته شد. "
ما و آقای بهنود و دیگرانی که به موبایل و اینترنت و ماهواره امیدوار هستیم باید این هشدار را جدی بگیریم که گاهی مرز بین واقعیت و دروغ به شدت باریک و گمراه کننده است. گره مشکل در جای دیگری است.