۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

طنین پیام دوم خرداد

در پاسخ به مطلب مسعود بهنود نوشتم:
بگذریم از اینکه بعضی ها در این بازی سه پلشت آوردند، حکایت دو نفر را بشنوید كه مشغول قاپ بازي بودند. در يك پرتاب، پس از نشستن قاپها بر زمين در تفسير برد و باخت خود دچار شك و ترديد شدند و ضمن بر جا گذاشتن قاپ ها يك نفر را بدنبال داور مرضي الطرفين فرستادند. وقتي كه داور براي داوري آمد، ابتدا افراد تماشاچي را از اطراف دايرة بازي دور كرد و سپس مثل داوران تشك كشتي چندين بار دولا شد و به اطراف قاپها نگاه كرد و سپس رو به يكي ازبازيكنان كرد و گفت: دو تومن تو بده. بعد رو به بازيكن ديگر كرد و گفت: دو تومن هم تو بده. بعد از اينكه از هر طرف دو تومان گرفت و در جيب گذاشت، قاپها را بهم زد و گفت: حالا بازي را از اول شروع كنيد! به نقل از محمد کمیجانی http://komijanculture.persianblog.ir/post/17
نامه اخیر احمدی نژاد به رهبری از واقعیتی پنهان در عمق روابط سیاستمداران در ایران حکایت می کند. یک قدرت مطلقه مانند شاه یا رهبر با دایره اختیارات فراقانونی وجود دارد که برخی با استفاده از آن راه چندین ساله را یک شبه می روند. مانند جنینی که در شکم مادر، بزرگ می شود و پس از مدتی آنجا را برای خود کوچک می بیند. این جنین اگر شانس بیاورد سالم به دنیا می آید. ولی ممکن است به دلایلی با مادر ناسازگار باشد و سقط شود. احمدی نژاد باید انتخاب کند: به دنیا بیاید و یا سقط شود. و البته راه سومی هم هست: یک فرجام(انجام؟) ناگوار با فوت زائو!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر