در پاسخ به مطلب بهنود نوشتم
زمانی بود که بهترین تفنگسازان ایران حاج مصطفی
و حسن و موسی نام داشتند. حسن و موسی با یکدیگر شریک بودند و هر کدام در قسمتی از کارهای
تفنگسازی تخصص داشتند لذا تفنگهای ساخت آنها بهتر و دقیقتر از تفنگهای حاج مصطفی و
سایرین بود.
تفنگ ساخت حسن و موسی که اختصاراً تفنگ حسن موسی گفته می شد در هدف گیری
مشهور بود که کمتر به خطا می رفت . باین جهت شکارچیان و تیراندازان غالباً تفنگ حسن
موسی می خریدند و اطمینان داشتند که در موقع تیراندازی بالا و پایین نمی زند و دقیقاً
به هدف اصابت می کند. از آنجایی که تفنگ حسن موسی مورد کمال اطمینان بود و شکارچیان با در دست
داشتن این نوع تفنگ به موفقیتشان کاملا امیدوار بودند لذا چنانچه احیانا تفنگ حسن موسی
هم در نشانه زنی به خطا می رفت موجب یاس و نومیدی تیرانداز و شکارچی می شد و دیگر دست
و دلش به شکار نمی رفت و در پاسخ سئوال کنندگان می گفت : تفنگ حسن موسی هم نزد و معنی
استعاره ای آن کنایه از این است که همه چیز تمام شد و در انجام مقصود راه چاره و علاج
دیگری متصور نیست.
حالا داستان آقای هاشمی هم شده تفنگ حسن موسی. اگر این هم نشود که
بشود کار کمی سخت خواهد شد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر